1 شب دیجور و من مهجور وره دور رقیبان در کمین و یار مستور
2 نه فایز می توان رفتن نه قاصد چه باید کرد المهجور معذور
1 اگر در عهد، ابروت منکر ماست ولی تصدیق تو چشمان شهلاست
2 لب و دندان و زلف و خال فایز! مرا زین چار شاهد قطع دعواست
1 مرو دنبال آهوی رمیده مرو دنبال کبک دام دیده
2 برو فایز! دل آرام دگر جو که هرگز دام صیادان ندیده
1 بتم سرپنجه با لوح و قلم زد زمین و آسمان از نو به هم زد
2 پس پرده درآمد یار فایز چو خورشیدی که از مشرق علم زد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به