شبی که ماه من از مطلع از عمادالدین نسیمی غزل 137

عمادالدین نسیمی

آثار عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمی

شبی که ماه من از مطلع جمال برآید

1 شبی که ماه من از مطلع جمال برآید مه تمام ببینی که با کمال برآید

2 نهال سرو بلندت به روضه گر بخرامد درخت سدره و طوبی ز اعتدال برآید

3 نقاب سنبل مشکین ز برگ لاله برافکن میان باغ که تا گل ز انفعال برآید

4 به پیش روی تو مه گفت می روم که برآیم چو مهر، دارد اگر خاطر زوال، برآید

5 بود به مصحف رویت تفألم همه، زانرو بود به مصحف رویت تفألم همه، زانرو

6 خیال قد تو برمی زند سر از دلم آری میان دل، الف، ای سرو ناز، دال برآید

7 اگر چو اهل زمینت ملک جمال ببیند ز قدسیان سما «جل ذوالجلال » برآید

8 دمید گرد لب روح پرورت خط مشکین چو سبزه ای که ز سر چشمه زلال برآید

9 ز شمع روی تو تابی بر آفتاب اگر افتد به ابروی تو که پیوسته چون هلال برآید

10 میان صومعه بیتی از این غزل چو بخوانند هزار ناله مستانه ز اهل حال برآید

11 نسیمی از دهنت می دهد نشان حقیقت که را رسد که جز او گرد این خیال برآید

عکس نوشته
کامنت
comment