🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی
هلالی جغتایی

شب که در بزم‌گاه از هلالی جغتایی شاه و درویش 35

شاه و درویش 35 ام از 524 شاه و درویش

شب که در بزم‌گاه مینا رنگ

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45

1 شب که در بزم‌گاه مینا رنگ زهره با چنگ راست کرد آهنگ

2 باده از سرخی شفق کردند اختران لعل در طبق کردند

3 شاه را دل به سوی باده کشید باده با مهوشان ساده کشید

4 بهر عشرت نشست در جایی کان گدا را بود تماشایی

5 شاه در بزم با هزار شکوه آن گدا در نظاره از سر کوه

6 مجلس آراستند و می خوردند می به آواز چنگ و نی خوردند

7 روی ساقی ز باده گل گل شد غلغل شیشه صوت بلبل شد

8 شد لب گل‌رخان شراب‌آلود همچو برگ گل گلاب‌آلود

9 عکس رخ بر شراب افگندند بر شفق آفتاب افگندند

10 لب شیرین به بادهٔ زرین چو رساندند گشت لب شیرین

11 خندهٔ شاهدان شورانگیز گشت در جام باده شکرریز

12 چشم ساقی ز باده مست شده ترک مخمور می‌پرست شده

13 اهل مجلس شکفته و خرم فارغ از هرچه هست در عالم

14 شیشهٔ زهد را زدند به سنگ تار تسبیح شد بریشم چنگ

15 پر می لعل شد پیالهٔ زر گل رعنا نمود پیش نظر

16 شیشهٔ صاف و آن می دلکش چون دل صاف عاشقان بی غش

17 دختر رز به شیشه منزل کرد گرم خون بود جای در دل کرد

18 شیشهٔ می که پر ز خون افتاد در درون هر چه داشت بیرون داد

19 مطرب صاف عندلیب آهنگ ساخت آهنگ و چنگ زد در چنگ

20 دیگری دف گرفت بیخود و مست همچو طفلان نواخت بر سر دست

21 نی تهی ماند از هوی و هوس زان کمر بست در قبول نفس

22 هر ندا کز صدای عود آمد چنگ بشنید و در سجود آمد

23 ناله آمد رباب را بم و زیر زان که بر وی کمانچه می‌زد تیر

24 شکل قانون چو مضطر آمد راست صفحهٔ سینه‌اش به نقش آراست

25 از برای فروغ مجلس شاه شمع و مشعل شدند زهره و ماه

26 بزم شه را چو شمع گلشن کرد دید درویش و دیده روشن کرد

27 شاه در بزم با هزار شکوه و آن گدا را نظاره از سر کوه

28 تا به نزدیک بزم‌گاه آمد بهر نظاره سوی شاه آمد

29 گفت شاید که در فروغ چراغ بینم آن شمع بزم را به فراغ

30 چون میسر نبود بزم حضور شاد بود از نگاه دورادور

31 گر کسی جام عشرتی می‌خورد او به صد رشک حسرتی می‌خورد

32 می‌کشیدند می به نغمهٔ نی آن گدا آه می‌کشید از پی

33 شاه بر لب نهاد جام شراب آن گدا بی شراب مست و خراب

34 شه ز دست حریف می می‌خورد آن گدا خون ز دست وی می‌خورد

35 شاه در لاله‌زار خرم و خوش و آن گدا در میانهٔ آتش

36 شاه ساغر گرفته از سر عیش و آن گدا را شکسته ساغر عیش

37 شاه می‌کرد نوش باده به کام آن گدا تلخ‌کام و زهرآشام

38 شاه چون رخ ز باده می‌افروخت آن گدا ز آتش رخش می‌سوخت

39 شاه را ذوق و حالتی که مپرس آن گدا را ملامتی که مپرس

40 آن شب القصه تا به آخر شب مجلس عیش بود و بزم و طرب

41 عاقبت، کار خویش کرد شراب اهل مجلس شدند مست و خراب

42 باده نوشان ز باده مست شدند سر به پای قدخ ز دست شدند

43 خواب چون رو به آن گروه نهاد باز درویش سر به کوه نهاد

44 کوه با عاشقان هم‌آوازست پایدارست زان سرافرازست

45 همچو نازک‌دلان ز جا نرود متصل با تو گوید و شنود

هلالی جغتایی از شاعران بزرگ قرن 10 هجری می باشد و سبک شعری ایشان هندی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر شب که در بزم‌گاه مینا رنگ شاه و درویش 35 ام از 524 شاه و درویش هلالی جغتایی می باشد
شعر قالب : شاه و درویش سبک : هندی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر شب که در بزم‌گاه مینا رنگ

شاعر شعر شب که در بزم‌گاه مینا رنگ چه کسی است ؟

شاعر شعر شب که در بزم‌گاه مینا رنگ هلالی جغتایی می باشد.

شعر شب که در بزم‌گاه مینا رنگ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر شب که در بزم‌گاه مینا رنگ چیست ؟

قالب شعر شب که در بزم‌گاه مینا رنگ شاه و درویش است

سبک شعر شب که در بزم‌گاه مینا رنگ چیست ؟

سبک شعر شب که در بزم‌گاه مینا رنگ سبک هندی است

مضمون اصلی شعر شب که در بزم‌گاه مینا رنگ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
هلالی جغتایی

شب که در بزم‌گاه از هلالی جغتایی شاه و درویش 35

شاه و درویش 35 ام از 524 شاه و درویش
بنر