شب که در خلوتم آن شمع شکر از کمال خجندی غزل 453

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

شب که در خلوتم آن شمع شکر لب باشد

1 شب که در خلوتم آن شمع شکر لب باشد خواهم از بخت که روزم همگی شب باشد

2 گه گه از حسرت آن لب که بوسم لب جام جامم از خون دل و دیده لبالب باشد

3 گر شفا خواهد از آن لب دل بیمار مرنج هرزه گوید همه آن خسته که در تب باشد

4 بر رخ از دود دل ماست مرکب خط بار گر نداند دگری جهل مرکب باشد

5 سر زلف تو به یاد آرم و بارم در اشک در شب تیره که آمد شد کوکب باشد

6 از رقیبان چو عقرب ز درت خواهم رفت گر چه خوش نیست سفر به که بعقرب باشد

7 چه عجب گر نظر لطف تو باشد به کمال روح را نیز نگاهی سری قالب باشد

عکس نوشته
کامنت
comment