جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

شب که حالم زغم هجر تو دیگرگون از جویای تبریزی غزل 656

غزل 656 ام از 1266 غزلیات

شب که حالم زغم هجر تو دیگرگون بود

1 شب که حالم زغم هجر تو دیگرگون بود بر کفم ساغر می آبلهٔ پرخون بود

2 دیده دیدم که به خوناب جگر می غلتید خبر از حال دلم نیست ندانم چون بود

3 معنیی نیست در این نشئه مگر با مجنون آنکه پنداشمتش بی خرد افلاطون بود

4 شوخی رنگ تو می آمدم امشب بخیال دیده ام تا به سحر جام می گلگون بود

5 چه کشیده است ز عالم به دماغی که نداشت آنکه از دایرهٔ باده کشان بیرون بود

6 شأن هم چشمی جویا نبود مجنون را هر سرشکی که چکید از مژه ام مجنون بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شب که حالم زغم هجر تو دیگرگون بود

شاعر شعر شب که حالم زغم هجر تو دیگرگون بود چه کسی است ؟

شاعر شعر شب که حالم زغم هجر تو دیگرگون بود جویای تبریزی می باشد.

شعر شب که حالم زغم هجر تو دیگرگون بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر شب که حالم زغم هجر تو دیگرگون بود چیست ؟

قالب شعر شب که حالم زغم هجر تو دیگرگون بود غزل است

مضمون اصلی شعر شب که حالم زغم هجر تو دیگرگون بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر باحال, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر باحال, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر