-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شب که سر از حلقه سلک سگانت برزنم طوقدار حلقه دم باد از ایشان گردنم
2 مهر و مه تابد ز روزن ور تو مهمانم شوی بر فلک تابد فروغ مهر و ماه از روزنم
3 در تن از پیوند دل هر جا فتاده آتشیست جای آن دارد اگر دل را ازین تن برکنم
4 همچو سایه با من از هستی من چیزی نماند قد نما چون سرو تا خود را به پایت افکنم
5 بس که زخم تیرباران غمت بر من رسید چشمه سار محنت و درد است ازین باران تنم
6 سایه اندازم ز کویت خیمه سان بر باغ و راغ گر نگردد کوه اندوه تو میخ دامنم
7 جامی از سوز درون گشتم بسی روشن ضمیر صیقل آیینه شد خاکستر این گلخنم