گل نو آمد و هر کس از امیر شاهی سبزواری غزل 109

امیر شاهی سبزواری

آثار امیر شاهی سبزواری

امیر شاهی سبزواری

گل نو آمد و هر کس به عیش و عشرت خویش

1 گل نو آمد و هر کس به عیش و عشرت خویش من و عقوبت هجران و کنج محنت خویش

2 بلا و درد تو ما را نصیب شد، چکنم نه عاقلست که راضی نشد به قسمت خویش

3 زمانی از سر این خسته پا کشیده مدار که میبریم از این آستانه زحمت خویش

4 به داغ دوری اگر مبتلا شدیم، سزاست چو روز وصل نگفتیم شکر نعمت خویش

5 قدم به کوی وفا مردوار نه، شاهی که پیر عشق روان کرد با تو همت خویش

عکس نوشته
کامنت
comment