- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جلوه اش دامن نازی به دل ریش کشید پادشه رخت به ویرانهٔ درویش کشید
2 سر به جیب دل آتشکده بردم گفتم که چها ناوک آن شوخ جفاکیش کشید
3 فلک افتادهٔ من بود، به هندم انداخت عاقبت کین ز من عافیت اندیش کشید
4 پس ازین روبهی دهر نخواهد دیدن هرکجا کون خری بود فلک پیش کشید
5 صلح کل کرد حزین ، آنکه به عالم چون من چه جفاها که ز بیگانه و از خویش کشید