لقمهٔ بی تلخی و زرد و بالم از جویای تبریزی غزل 352

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

لقمهٔ بی تلخی و زرد و بالم آرزوست

1 لقمهٔ بی تلخی و زرد و بالم آرزوست همچو گندم یک دهن نان حلالم آرزوست

2 تا برون آید عیار من زنقصان چون هلال تربیت در خدمت اهل کمالم آرزوست

3 نکته سنجی با زبان خامشی دل می برد قال قال مجلس ارباب حالم آرزوست

4 محفل آرای شبستان خیالش می شوم بی تکلف صحبت بی قیل و قالم آرزوست

5 تا تواند گرد کلفت پاک برد از سینه ام می فروشان جام صهبای زلالم آرزوست

6 برندارم از گریبان دست در هجران یار در کف امید دامان وصالم آرزوست

7 آرزوی شاهد و می بود جویا تاکنون بعد ازین از هر چه کردم انفعالم آرزوست

عکس نوشته
کامنت
comment