فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

مسجد مقام عجب است، می‌خانه از فروغی بسطامی غزل 456

غزل 456 ام از 549 غزلیات

مسجد مقام عجب است، می‌خانه جای مستی

1 مسجد مقام عجب است، می‌خانه جای مستی زین هر دو خانه بگذر گر مرد حق‌پرستی

2 کی با تو می‌توان گفت اسرار نیستی را تا مو به مو اسیری در شهربند هستی

3 گر بوی زلف او را از باد می‌شنیدی شب تا سحر ز شادی یک جا نمی‌نشستی

4 تن به هر بلایی آنجا که مبتلایی سر کن به هر جفایی آنجا که پای بستی

5 دستی که دادی آخر از دست من کشیدی عهدی که بستی آخر در انجمن شکستی

6 گر علم دوستی را تعلیم می‌گرفتی پیوند دوستان را هرگز نمی‌گسستی

7 درمان نمی‌پسندد هر دل که درد دادی مرهم نمی‌پذیرد هر سینه‌ای که خستی

8 بر آستان یارم برد آسمان غبارم بالا گرفت کارم در منتهای پستی

9 دیدی دلا که آخر با صدهزار کوشش از قید او نرستی وز بند او نجستی

10 گر دست من بگیرد پیر مغان عجب نیست زیرا که من ندادم دستی به هیچ دستی

11 هشیاریت فروغی معلوم نیست گویا مدهوش چشم ساقی مست می الستی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مسجد مقام عجب است، می‌خانه جای مستی

شاعر شعر مسجد مقام عجب است، می‌خانه جای مستی چه کسی است ؟

شاعر شعر مسجد مقام عجب است، می‌خانه جای مستی فروغی بسطامی می باشد.

شعر مسجد مقام عجب است، می‌خانه جای مستی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر مسجد مقام عجب است، می‌خانه جای مستی چیست ؟

قالب شعر مسجد مقام عجب است، می‌خانه جای مستی غزل است

مضمون اصلی شعر مسجد مقام عجب است، می‌خانه جای مستی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر