دعای صبح محرومان هم آغوش از جویای تبریزی غزل 417

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

دعای صبح محرومان هم آغوش اثر خیزد

1 دعای صبح محرومان هم آغوش اثر خیزد غبار هستی مقصد زدامان سحر خیزد

2 مشو غافل ز آه غرقه در خون اسیرانت که این سرو از کنار جوی چاک سینه برخیزد

3 نگردد تا جمالت مست زینت بخشی گلشن زجام گل شراب رنگ مانند شرر خیزد

4 ندارم طاقت هجران که دور از جلوهٔ رویت ز سوز دل چو مژگان دودم از راه نظر خیزد

5 ز بس جویا شدم محو تماشای سر زلفش بپاشم هر کجا تخم نگه ریحان تر خیزد

عکس نوشته
کامنت
comment