-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبح دولت را فروغ از آفتاب روی توست قبله رندان مقبل گوشه ابروی توست
2 دمبدم عرضه مده خوبان شهر آشوب را کز همه عالم همین میل دل من سوی توست
3 روی نیکو از من بد روز پوشیدی ولی چشم نیکویی هنوزم از رخ نیکوی توست
4 از همه سیمینبران بردی به زور پنجه دست ناتوانی را چه تاب ساعد و بازوی توست
5 لب گزی چون گویمت آزار جان من مجوی جان من آزار جان جستن همانا خوی توست
6 دل به صد شاخ است در بستان صنوبر را چو من گوییا دلداده سرو قد دلجوی توست
7 یک زمان پهلوی ما یک لحظه پهلوی رقیب راحت و رنجی که ما را هست از پهلوی توست
8 نیست جامی را نوایی جز سرود عشق تو تو گل نورستهای او بلبل خوشگوی توست