گل صبح دم از باد برآشفت و بریخت از عراقی رباعی 11

گل صبح دم از باد برآشفت و بریخت

1 گل صبح دم از باد برآشفت و بریخت با باد صبا حکایتی گفت و بریخت

2 بد عهدی عمر بین، که گل ده روزه سر بر زد و غنچه گشت و بشکفت و بریخت

عکس نوشته
کامنت
comment