محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی
محتشم کاشانی

صبح آن که داشت پیش تو جام از محتشم کاشانی غزل 10

غزل 10 ام از 972 غزلیات

صبح آن که داشت پیش تو جام شراب را

1 صبح آن که داشت پیش تو جام شراب را در آتش از رخ تو نشاند آفتاب را

2 مه نیز تافتد ز تو در بحر اضطراب شب جام‌گیر و برفکن از رخ نقاب را

3 ممنون ساقیم که به روی تو پاک ساخت زان آب شعلهٔ رنگ نقاب حجاب را

4 ای تیر غمزه کرده به الماس خشم تیز دریاب نیم کشته ز هر عتاب را

5 از هم سرو تن و دل و جان می‌برند و نیست جز لشگر غمت سبب انقلاب را

6 در من فکند دیدن او لرزه وای اگر داند که چیست واسطهٔ اضطراب را

7 دیدیم چشم جادوی آن مه شبی به خواب اما دگر به چشم ندیدیم خواب را

8 در گرم و سرد ملک نکوئی فغان که نیست قدری دل پرآتش و چشم پر آب را

9 او می‌شود سوار و دل محتشم طپان کو پردلی که آید و گیرد رکاب را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر صبح آن که داشت پیش تو جام شراب را

شاعر شعر صبح آن که داشت پیش تو جام شراب را چه کسی است ؟

شاعر شعر صبح آن که داشت پیش تو جام شراب را محتشم کاشانی می باشد.

شعر صبح آن که داشت پیش تو جام شراب را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر صبح آن که داشت پیش تو جام شراب را چیست ؟

قالب شعر صبح آن که داشت پیش تو جام شراب را غزل است

مضمون اصلی شعر صبح آن که داشت پیش تو جام شراب را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر