ای رخ ماه پیکرت شاهد از عمادالدین نسیمی غزل 252

عمادالدین نسیمی

آثار عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمی

ای رخ ماه پیکرت شاهد بر پری زده

1 ای رخ ماه پیکرت شاهد بر پری زده حسن تو در جهان جان تخت سکندری زده

2 روی تو شمس والضحی، خط تو نون والقلم لوح و دوات و کلک را بر سر مشتری زده

3 دفتر لاله را رخت شسته ورق بر آب جو خاتم حسن و لطف را ختم پیمبری زده

4 مهره مهر طلعتت ای قمر منیر من طلعت آفتاب را طعنه بر انوری زده

5 خطبه حسن بر فلک کرده رخت به نام خود بر زر و سیم مهر و مه سکه دلبری زده

6 جان مسیح از دمت گفته که همدمم ولی از دم او، دمت دم آدمی و پری زده

7 معتکف در تو بر عرش نهاده متکا سالک عشقت آستین بر سر سروری زده

8 بر سر کوی وحدتت عشق تو، ای خلیل جان! از گل رویت آتشی در بت آزری زده

9 خاک نشین حضرتت یافته دولت ابد بر ملکوت لامکان نوبت قیصری زده

10 ای ز در توانگرت پیش گدای کوی تو صاحب تاج و سلطنت دم ز قلندری زده

11 هست نسیم زان جهت اعرف آشنا که او بر در کعبه صفا حلقه حیدری زده

عکس نوشته
کامنت
comment