-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ماه را ماند رخش ناکاسته زلف چون شب ماه را آراسته
2 سرو بالایی که چون بالای او باغبان یک سرو ناپیراسته
3 تا مرا سودای آن مه در سر است ماه را مانم ولیکن کاسته
4 در نشست و خاست چون سرو است و مه فتنه ای زان سرو و مه برخاسته
5 از همه خوبان دل او را خواسته است هم دلش دارم فدا هم خواسته