- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نگار ماه رخم چون نقاب بگشاید ز خجلتش عرق از آفتاب بگشاید
2 شوم بنفشه وش از فرق تا قدم همه گوش گهی که غنچه ز بهر خطاب بگشاید
3 رخش ببینم و اشکم شود روان آری ز دیده پرتو خورشید آب بگشاید
4 بچار میخ بلا در کشد چو خیمه دلم بیک گره که ز مشکین طناب بگشاید
5 چو لعل او به تبسم گهر فشان گردد ز جزع بنده عقیق مذاب بگشاید
6 توان رسید بکام از لبش بوعده او گهی که آبحیات از سراب بگشاید
7 مرا هوای لب می پرست او چه عجب ز ثقبه عنبی گر شراب بگشاید
8 دری بر ابن یمین از بهشت باز شود نگار حور وشم گر نقاب بگشاید