روشن ز ماه روی تو شد منزل از اسیری لاهیجی غزل 392

اسیری لاهیجی

آثار اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم

1 روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم وز زلف سرکشت همه سوداست حاصلم

2 گشتم غریق بحر غم و در تعجبم گر لطف بیکران نکشیدی بساحلم

3 فکر دقیق من بمیان تو ره نبرد وز سر غیب آن دهن تنگ غافلم

4 حقا که ورد من بشب و روز ذکرتست زیرا که فارغ از همه افکار باطلم

5 گیرم ز مصحف رخت آیات محکمات گر ساعد چو سیم تو گردد حمایلم

6 دوری ز مهرروی تو مارا هلال ساخت ای وای برمن ار تو نیائی مقابلم

7 آزاده شد اسیری ز قید بهشت و حور تا گشته است کوی تو مأوا و منزلم

عکس نوشته
کامنت
comment