ماه ذیعقده است ای ساقی از آشفتهٔ شیرازی غزل 951

1 ماه ذیعقده است ای ساقی قعود از جنگ کن خون مردم بس زخون رز رخی گلرنگ کن

2 نوبتی زد نوبت عشرت بزن بر طبل چنگ مطربا ساز طرب کن جنگ اندر چنگ کن

3 شاهد گلرو بمحفل پرده بگرفت از جمال بلبل عاشق کجائی نغمه ی آهنگ کن

4 تابکی شور مخالف راست زن راه حجاز زنگ غم را پاک کن از زنگوله سارنگ کن

5 چند سالوس و دورنگی زاهد نیرنگ ساز خویش را چون میکشان از آب خم یکرنگ کن

6 همچو گل بر شاخ عشرت خنده زن وقت سحر تا که گفته در چمن دل را چو غنچه تنگ کن

7 مانی نوروز گیتی رشک انگلیون نمود خامه سحرآمیز دار و صفحه را ارژنگ کن

8 تاز در دشت سخن اسب مدیح مرتضی ادهم مدحت سرایان جهان را لنگ کن

9 گر کشد از چنبر حکمت فلک آهسته سر دست حق داری سر خصمت بدار آونگ کن