خط مشکین کز رخ آن نازنین سر برزند از جامی غزل 186

خط مشکین کز رخ آن نازنین سر برزند

1 خط مشکین کز رخ آن نازنین سر برزند سنبل تر خوانمش کز یاسمین سر برزند

2 خط کزان لب بردمد موریست غرق انگبین کز هراس جان شیرین زانگبین سربرزند

3 چون نمایی ناگه ابرو باشد آن آهو دلم کش کمانداری پی صید از کمین سربرزند

4 دل کزان رخ سوی زلف آمد عجب آواره ایست کاول آرد رو به روم آخر ز چین سربرزند

5 چون روم بی تو که چینم یک گل راحت به باغ هر قدم صد خار محنت از زمین سر برزند

6 طره از عارض بکش تا صوفیان شهر را از شب تارگمان صبح یقین سر برزند

7 داد جان دور از گل روی تو جامی دور نیست کز گلش چون لاله آه آتشین سر برزند

عکس نوشته
کامنت
comment