سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

غوغای عشق دوشم، ناگاه از سلمان ساوجی غزل 175

غزل 175 ام از 897 غزلیات

غوغای عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد

1 غوغای عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد هم دل به غم فرو شد، هم جان به هم برآمد

2 بر روی اهل عالم، بودیم بسته محکم درهای دل ندانم، عشق از کجا درآمد؟

3 از زلف او کشیده راهیست در دل من وز دل دریست تا جان، عشقش از آن درآمد

4 یار آشناست اما نشناخت هر کس او را زیرا که هر زمانی، بر شکل دیگر آمد

5 مردانه رو به کویش ای دل که رفت دیده در خون خود چو پیشش، با دامن تر آمد

6 درویش بر درش رو، کانکس که بر در او درویش رفت ازین جا، آنجا توانگر آمد

7 دل با سر دو زلفش، زین پیش داشت کاری بگذشته بود از آن سر، امروز با سر آمد

8 از ماجرای اشکم، مطرب ترانه سازد بس قطره‌های خونین، کز چشم ساغر آمد

9 هر کس که مرد، روزی دربند زلف و عشقت از خاک او نسیمی کامد، معنبر آمد

10 بیمار توست سلمان، وانگه خوش آن مریضی کز آستانت او را، بالین و بستر آمد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر غوغای عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد

شاعر شعر غوغای عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد چه کسی است ؟

شاعر شعر غوغای عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد سلمان ساوجی می باشد.

شعر غوغای عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر غوغای عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد چیست ؟

قالب شعر غوغای عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد غزل است

مضمون اصلی شعر غوغای عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر