اهل معنی سر به صحرای درونم از عرفی شیرازی غزل 204

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

اهل معنی سر به صحرای درونم داده اند

1 اهل معنی سر به صحرای درونم داده اند جلوهٔ شیرین نشان قد چونم داده اند

2 دیگران در انتعاش از نغمه و من در ملال وه چه ذوقی از نوای ارغنونم داده اند

3 بسته ام صد رخنه از دین بهر تعمیر حرم خشتی از بهر الصنم بهتر ز کونم داده اند

4 از تماشای درون بزم زارم بی نصیب رخصت نظاره گاهی از برونم داده اند

5 تاب زخم ناوک صیدافکنانش حیف نیست کز شکارستان دل صیدی زبونم داده اند

6 مژدهٔ افسون ز هاروتم پریشان تر کند من که باطل نامهٔ سحر و فسونم داده اند

7 گر بنوشم آب حیوان، عیب گیرند و رواست من که در طفلی به جای شیر، خونم داده اند

8 جاودان ماند به گرداب محبت تا ابد این بشارت عرفی از بخت زبونم داده اند

عکس نوشته
کامنت
comment