جادوی چشمان شوخت چاره از جهان ملک خاتون غزل 642

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جادوی چشمان شوخت چاره سازی می کند

1 جادوی چشمان شوخت چاره سازی می کند حاجب کنج دهانت حقّه بازی می کند

2 خوش نسیمی می وزد از بوی زلفت صبحدم زآنکه باد صبح با زلف تو بازی می کند

3 زلف تو عمرمنست و هیچ می دانی که عمر همچو زلف سرکشت میل درازی می کند

4 مردم چشمم به محراب دو ابرویت ز هجر خرقه جان را به خون دل نمازی می کند

5 در هوای کوی دلبر دل چو گنجشکی ضعیف عشق تو بازست و با گنجشک بازی می کند

6 ای دل مسکین ز بخت خود نباشد باورت کان لب لعلش دگر مخلص نوازی می کند

7 چون حقیقت گشت عشقت در جهان چون راز فاش لاجرم جان جهان ترک مجازی می کند

عکس نوشته
کامنت
comment