عاشق از خود چو رود عزت دیگر دارد از سعیدا غزل 233

عاشق از خود چو رود عزت دیگر دارد

1 عاشق از خود چو رود عزت دیگر دارد عشق بیرون ز جهان دولت دیگر دارد

2 عالمی در طلب کعبه وز این بیخبرند یار ما غیر حرم خلوت دیگر دارد

3 غیر هفتاد و سه مذهب که در این عالم نیست عشق راه دگر و ملت دیگر دارد

4 آبرو بر سر شیرینی دوران مفشان کاین نمک چاشنی و شربت دیگر دارد

5 گرچه حسن تو و ما هر دو غریبیم غریب لیک تنهایی ما غربت دیگر دارد

6 کشتگان را قدمش گرچه کند منت دار سایهٔ او به زمین، منت دیگر دارد

7 خار گل گرچه به قدر از رخ گل کمتر نیست خارخار غم او قیمت دیگر دارد

8 گرچه عمری است سعیدا که به شادی شادیم لیک غم با دل ما سبقیت دیگر دارد

عکس نوشته
کامنت
comment