- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق هر محنتی به روی آرد مکن ای دل گرت نمیخارد
2 وز چه رویت همی شود غم عشق روی سرکش که روی این دارد
3 دامن عافیت ز دست مده تا به دست بلات نسپارد
4 گویی اندر کنار وصل شوم تا شوی گر فراق بگذارد
5 وصل هم نازمودهای که به لطف خون بریزد که موی نازارد
6 مردبینی که روز وصل چو شمع در تو میخندد اشک میبارد
7 گیر کامروز وصل داغت کرد هجر داغ فراق باز آرد
8 برگرفتم شمار عشق آن به که ترا از شمار نشمارد