غارت عشقت به دل و جان از انوری ابیوردی غزل 159

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

غارت عشقت به دل و جان رسید

1 غارت عشقت به دل و جان رسید آب ز دامن به گریبان رسید

2 جان و دلی داشتم از چیزها نبوت آن نیز به پایان رسید

3 گفتم جانی به سر آید مرا عشق تو آخر به سر آن رسید

4 با تو چه سازم که چو افغان کنم زانچه به من در غم هجران رسید

5 بشنوی افغانم و گویی به طنز کار فلان زود به افغان رسید

6 رقعهٔ دردم ز تو بیچاره‌وار نیم شبان دوش به کیوان رسید

7 گر تو تویی زود که خواهند گفت سوز فلان در تن بهمان رسید

عکس نوشته
کامنت
comment