1 لعبتانی که زی تو می آیند کهربا چشم و زمردین یابند
2 بر کف سیم جام زر دارند مجلس خرم تو را شایند
3 یک گره بر بساط طلعت تو چشم ها باز کرده می آیند
4 یک گره گفته اند تا رویت بنبینند چشم نگشایند
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 شاهان جهان شاهی و شاه جهانیا در چشم جور و عدل پدید و نهانیا
2 بایسته تر به خسروی اندر ز دیده ای شایسته تر به مملکت اندر زجانیا
1 ای خداوند رحمت ایزد بر تو و دولت جوان تو باد
2 بر همه کارها و نهمت ها چرخ گردنده در ضمان تو باد
1 دریغا جوانی و آن روزگار که از رنج پیری تن آگه نبود
2 نشاط من از عیش کمتر نشد امید من از عمر کوته نبود
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **