شیر دین سفیان از عطار نیشابوری مصیبت نامه 2

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

شیر دین سفیان ثوری شمع شرع

1 شیر دین سفیان ثوری شمع شرع گفت قوم خویش را کای جمع شرع

2 لذت و خوشی خوردن در طعام بیش چندان نیست کز لب تا بکام

3 این قدر ره صبر کن آسان بود تا خوش و ناخوش ترا یکسان بود

4 میزنی بیهوده همچون سگ تگی تو کئی در صورت مردم سگی

5 تاترا یک استخوان آید بدست عمر و جانت از دست شد ای سگ پرست

6 تو همای روح را ده استخوان زانکه بس افسوس باشد سگ بدان

7 قوت مردان روح را جان دادنست چیست قوت تو بسگ نان دادنست

8 ای بسگ مشغول گشته ماه و سال چند خواهی بود با سگ در جوال

9 گر بامر سگ شوی در کار تیز از سگان خیزی بروز رستخیز

عکس نوشته
کامنت
comment