- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خط رخسار تو را گرچه ز بر باید خواند صنعت این است که بی زیر و زبر باید خواند
2 می توان گفت ز لب حرف به هر گوش ولی صفت چشم به ارباب نظر باید خواند
3 ز هنر گوی به ما بی هنران عیب مگوی عیب را رفته به اصحاب هنر باید خواند
4 بسکه عالم شده از سنگلدلی گوش گران بعد از این وعظ به دیوار و به در باید خواند
5 یاد مجنون به بیابان جنون باید کرد نقل فرهاد به هر کوه و کمر باید خواند
6 نی در آغوش کشی نی ز برت دور کنی نام ترکیب تو [بی] نفع و ضرر باید خواند
7 عیب کردن هنری است گر تو داری هنری، عیب هنر باید خواند
8 گر بود نغمهٔ عشاق سعیدا در دل مست باید شد و هنگام سحر باید خواند