روشن از طلعت خورشید شود از نشاط اصفهانی غزل 163

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

روشن از طلعت خورشید شود خانه ی گل

1 روشن از طلعت خورشید شود خانه ی گل طلعت اوست که تابد به نهانخانه ی دل

2 بی شک این قوم که من مینگرم بی بصرند ورنه این روی که بیند که نگردد مایل

3 بتگر چین که بت از سنگ بر آرد یا سیم کو که بیند صنم سیمتن سنگیندل

4 زندگی بی تو حرام است خدا را باز آی که اگر تیغ زنی خون منت باد بحل

5 من اگر صحبت زاهد طلبم نیست عجب عاقل آنست که پرهیز کند از جاهل

6 رنج بیهوده بری به که گزینی راحت کار بیهوده کنی به که نشینی کاهل

7 هرگز از مزرع سبز فلک و چشمه ی مهر تخم غفلت بجز اندوه نیارد حاصل

8 نه غم آنجا گذر آرد که بود طالب دوست نه نشاط از در آنکس که نشیند غافل

عکس نوشته
کامنت
comment