1 چراغ عمر ندارد فروغ بی رخ پار کراس زهره که بیند طلوع انور یار
2 حدیث عشق مگو جز به رند باده پرست که اهل زهد ندانند سر این اسرار
3 از علم زهد گذر دست از آن بیر و بشوی که سر حجاب را تست مخامه خود دستار
4 تو گر ز مستی و هستی ز حمله بیخبری بنوش جام می عشق تا شوی هشیار هزار
5 بروی دوست نه تنها من و تو حیرانیم بلیل مستند اندر این گلزار
6 ز کوی عشق مرو سوی کعبه اسلام اضام که هیچ کار نیاید ز صورت دیوار
7 اگر کمال بسوزد ز عشق نقصان نیست به سوختن نرود زر سرخ را مقدار