جامی

جامی

جامی
جامی

عمرها آن که به سویم گذری داشت دریغ از جامی غزل 203

غزل 203 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

عمرها آن که به سویم گذری داشت دریغ

1 عمرها آن که به سویم گذری داشت دریغ تند بگذشت و ز حالم نظری داشت دریغ

2 می پرد روح به امید لب بام ویم وه که بخت از تن من بال و پری داشت دریغ

3 من به وصف لب او طوطی شکرشکنم نه کرم بود که از من شکری داشت دریغ

4 منم آن عاشق مفلس که سپهر از گوشم حلقه خدمت زرین کمری داشت دریغ

5 بوسه نگذاشت که بر خاک کف پاش زنم آن زلال از لب خونین جگری داشت دریغ

6 نیم کشته شدم از یک نظرش حیف نگر کز عقب بهر خلاصم دگری داشت دریغ

7 آبرو باد ز خاک در او جامی را که رخ از سجده هر خاک دری داشت دریغ

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عمرها آن که به سویم گذری داشت دریغ

شاعر شعر عمرها آن که به سویم گذری داشت دریغ چه کسی است ؟

شاعر شعر عمرها آن که به سویم گذری داشت دریغ جامی می باشد.

شعر عمرها آن که به سویم گذری داشت دریغ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر عمرها آن که به سویم گذری داشت دریغ چیست ؟

قالب شعر عمرها آن که به سویم گذری داشت دریغ غزل است

مضمون اصلی شعر عمرها آن که به سویم گذری داشت دریغ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.