1 لعلت حیات بخش دل و جان عاشق است آبش زلال چشمه حیوان عاشق است

2 شوریدگی برون نرود از دماغ ما زنجیر زلف، سلسله جنبان عاشق است

3 مژگان به هم نمی زنم از شور رستخیز غوغای حشر، خواب پریشان عاشق است

4 باغ و بهار عشرت ما در کنار ماست دامن ز اشک سرخ، گلستان عاشق است

5 حبل المتین زلف تو را نیست کوتهی زنّار کفر و سبحهٔ ایمان عاشق است

6 افتاده برق خرمن پندار کفر و دین این آتشی که در دل سوزان عاشق است

7 گر شور پسته تو نمکدان به داغ ریخت شیرین تبسمت شکرستان عاشق است

8 برخاست دور خطّ تو شور از دل حزین ایام نغمه سنجی دستان عاشق است