جامی

جامی

جامی
جامی

رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده از جامی غزل 874

غزل 874 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده

1 رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده هزار جامه جان را چو غنچه شق کرده

2 ز لطف تو ورقی خوانده عندلیب به باغ نسیم دفتر گل را ورق ورق کرده

3 حق است بر تو مرا بوسه ای بود هرگز که بینمت ز لب خود ادای حق کرده

4 به درس عشق دلم زان گرفت بر همه سبق که عمر در سر تکرار این سبق کرده

5 تو را چه بهره رساند ز حق چو واعظ شهر دقیقه ای که بیان کرده بهر دق کرده

6 ز عکس مهر رخت سرخروییم این بس که آب چشم مرا سرخ چون شفق کرده

7 به نزل خامه جامی که کاغذش طبق است دهان گشای که بهر تو بر طبق کرده

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده

شاعر شعر رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده چه کسی است ؟

شاعر شعر رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده جامی می باشد.

شعر رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده چیست ؟

قالب شعر رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده غزل است

مضمون اصلی شعر رخت که همچو گل از تاب می عرق کرده چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی