حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

آخر ای شمعِ روان از حکیم نزاری قهستانی غزل 1405

غزل 1405 ام از 1607 غزلیات

آخر ای شمعِ روان پروانه ای

1 آخر ای شمعِ روان پروانه ای چند سوزی خاطرِ دیوانه ای

2 گر چه ما بر شمعِ رویت سوختیم شمع را نگریزد از پروانه ای

3 هیچ نقصانی نباشد شمع را گر شبی روشن کند ویرانه ای

4 کی بود حاجت شبِ خلوت به شمع هر که را باشد چو تو هم‌خانه ای

5 عقل بر شمعِ جمالِ رویِ تو همچو مدهوشی ست در کاشانه ای

6 جانِ من شد در خیالِ رویِ تو همچو آدم مبتلایِ دانه ای

7 جز مگر آنچ از تو می گویند نیست هر چه دیگر نیست جز افسانه ای

8 دورم از رویِ تو در عینِ هلاک جان نباشد زنده بی جانانه ای

9 خود نزاری کیست تا گویند از او در میان عاقلان دیوانه ای

10 گردن افرازست و سرکش لیک نیست زلفِ جانان را گریز از شانه ای

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آخر ای شمعِ روان پروانه ای

شاعر شعر آخر ای شمعِ روان پروانه ای چه کسی است ؟

شاعر شعر آخر ای شمعِ روان پروانه ای حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر آخر ای شمعِ روان پروانه ای در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آخر ای شمعِ روان پروانه ای چیست ؟

قالب شعر آخر ای شمعِ روان پروانه ای غزل است

مضمون اصلی شعر آخر ای شمعِ روان پروانه ای چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر