1 زبان که یاد دل بوالفضول میآرد سند به دعوی ملک نزول میآرد
2 نصیب نیست مرا از شکفتگی که جهان چو غنچهام ز گلستان ملول میآرد
3 ز باغبان چو کسی شاخ سنبلی طلبد به صد عزیزی موی رسول میآرد
4 ز دست مطرب مجلس چو دف کنم فریاد برای نغمهای از بس اصول میآرد!
5 ز کارسازی همت سلیم شکوه مکن که هرچه میکنی آن را قبول میآرد