- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زبان ز نکته فرو ماند و راز من باقی است بضاعت سخن آخر شد و سخن باقی است
2 گمان مبر که تو چون بگذری جهان بگذشت هزار شمع بکشتند و انجمن باقی است
3 کسی که محرم باد صبا ست می داند که با وجود خزان بوی یاسمن باقی است
4 ز شکوه های جفایت دو کون پر شد، لیک هنوز رنگ ادب بر رخ سخن باقی است
5 نماند قاعده ی مهر کوهکن به جهان ولی عداوت پرویز و کوهکن باقی است
6 مگو که هیچ تعلق نماند عرفی را تعلقی که نبودش به خویشتن باقی است