-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده وز دم عیسویت جان جهان زنده شده
2 از حیای سر زلف تو بنفشه در باغ پیش خاک کف پای تو سرافکنده شده
3 هر سحرگاه به پروانه ماه رخ تو شمع خورشید جهانتاب فروزنده شده
4 به هوای سر زلف تو دل خلق جهان رفته بر باد و پریشان و پراکنده شده
5 سرو آزاد به سرسبزی شمشاد قدت تا سر افراز شود در چمنت بنده شده
6 هرکه یک شب شده از شمع رخت روشن چشم روز اقبال بر او فرّخ و فرخنده شده
7 تا گل روی تو در باغ جهان بشکفته دهن ما چو لب غنچه پر از خنده شده