1 شاهی که به نعلین رخ مه آراست گشت از قدمش پشت کج گردون راست
2 بر حسن مه چارده انگشت نهاد مه را بشکست وز آن شب انگشت نماست
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 امشب من و تو هردو، مستیم، ز می اما تو مست می حسنی، من، مست می سودا
2 از صحبت من با تو، برخاست بسی فتنه دیوانه چو بنشیند، با مست بود غوغا
1 ترکم، عرب مثال، چنگ بر عذار بست مردانه، روی بست و دل عاشقان، شکست
2 ای صبر، چون رکاب زمانی بدار پای کان شهسوار ترک، عنان میبرد ز دست
1 من کیستم؟ تا با شدم، سودای دیدار شما اینم نه بس کاید به من، بویی ز گلزار شما؟
2 چشمم که هر دم میکند، غسلی به خوناب جگر با این طهارت نیستم، زیبای دیدار شما!
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **