افروختهٔ عشقم و پروانهٔ از جویای تبریزی غزل 863

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

افروختهٔ عشقم و پروانهٔ خویشم

1 افروختهٔ عشقم و پروانهٔ خویشم مجنون تو لیلی وش و دیوانهٔ خویشم

2 از روز سیه اهل هنر شکوه ندارد یاقوت صفت شمع طربخانهٔ خویشم

3 از آتش سودای تو چون کرم شب افروز هر شام چراغ خود و پروانهٔ خویشم

4 بگذشت چو گل موج طربناکی ام از سر طوفانی ترخندهٔ مستانهٔ خویشم

5 حال دلم از من ز چه پرسی که چو جویا عمریست که یار تو و بیگانهٔ خویشم

عکس نوشته
کامنت
comment