1 خانی که سپهرش به سجود آمده است مه بر درش از چرخ کبود آمده است
2 در سایهٔ آفتاب عیسی نسبی است کز چرخ چهارمین فرود آمده است
1 ای نگهت تیغ تیز غمزهٔ غماز را پشت به چشم تو گرم قافلهٔ ناز را
2 روز جزا تا رود شور قیامت به عرش رخصت یک عشوه ده چشم فسون ساز را
1 ستیزه گر فلکا از جفا و جور تو داد نفاق پیشه سپهرا ز کینهات فریاد
2 مرا ز ساغر بیداد شربتی دادی که تا قیامتم از مرگ یاد خواهد کرد
1 در حلقه بتان است سر حلقه آن پری رو در گوش حلقه زر بر دوش حلقه مو
2 زلفش گزنده عقرب کاکل کشنده افعی قامت چمنده شمشاد نرگس جهنده آهو