- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کعبه کویش مراد است این دل آواره را با مراد دل رسان بارب من بیچاره را
2 دل دران کو رفت و شد آواره من هم می روم تا ازان آواره تر سازم دل آواره را
3 در میان خار و خارا گر تونی همراه من گل شناسم خار را دیبا شمارم خاره را
4 گر از آن دامن باین درویش اصلی می رسد پاره ای می دوختم این جان پاره پاره را
5 سوی زلفش رفتم و دیدم که دربند دلست جز من شبرو که داند مگر این عباره را
6 پیش ناهن چه حاصل ذکر پردازی کمال دانه گوهر چه ریزی مرغ ارزن خواره را