1 شادی هر که کدخدای شود چند روزی چو عهد گل باشد
2 بعد از آن آنعزیز آزاده بنده وش در مضیق ذل باشد
3 نتواند بهیچ سوی گریخت گر چه داننده سبل باشد
4 ز آنکه بر پای و گردنش دائم از زن و مهر بنده و غل باشد
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 شاه جهان چو پای فرا پیش صف نهاد دشمن برای تیر وی از جان هدف نهاد
2 دارای دین طغایتمور خان که بر دلش ایزد بروز کین رقم لاتخف نهاد
1 دوش بی هیچ خبر کوکبه باد سحر بر در حجره من کرد بصدلطف گذر
2 حلقه بر در زد و چون باز گشادند درش اندر آمد ز در و غم ز دلم رفت بدر
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به