- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لذت عشق فرو رفت مرا در رگ و پی عشق می گویم و جان می دهم از لذت وی
2 ذکر توبه مکن ای شیخ که با باده فروش کرده ام عهد که دیگر نکنم توبه ز می
3 همت از پیر مغان خواه که از خود برهی جز بدان بدرقه مشکل شود این مرحله طی
4 یار در جان و دلم در طلبش سرگردان سیر مجنون سوی هر وادی و لیلی در حی
5 شعله زد آتش ما از دم می ای مطرب این چه دم بود که امروز دمیدی در نی
6 نکنی رقص که من کوه وقارم ای شیخ پیش رندان سبک روح گرانی تا کی
7 جامی اوصاف می صاف نیارد گفتن گر نه فیضش رسد از باطن خم پی در پی