-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غرض از چاشنی عشق توام درد و غم است ورنه زیر فلک اسباب تنعم چه کم است
2 هست بر مایده حسن بسی نعمت و ناز قوت عاشق ز میان همه رنج و الم است
3 می زیم شاد دمی با تو دمی با یادت حاصل عمر گرانمایه همین یک دو دم است
4 وعده لطف و کرم را مکن ای دوست خلاف کز کریمان نسزد آنچه خلاف کرم است
5 قد من گر ز غم عشق تو خم شد چه عجب بار عشق است کزان قامت افلاک خم است
6 پاکبازان همه در میکده محرم گشتند غیر جامی که به تقوی و ورع متهم است
7 خوش بود دولت وصل تو چه بسیار و چه کم سلطنت گر همه یک لحظه بود مغتنم است