- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی جمالت بوستان عیش ما را نور نیست بی وصالت خاطر مهجور ما مسرور نیست
2 دور ماند از دولت جاوید و از بخت بلند هر کرا اندر سر از سودای او صد سوز نیست
3 زاهدی را کاعتقادی هست با مردان راه گر چه بس دورست جانش، لیک بس بی نور نیست
4 عارفی کو آشنای دوست باشد لایزال گاه گاهی گردم از دوری زند، هم دور نیست
5 خواستم دادن نشانی از کمال حسن یار لیک جانها را از آن جان جهان دستور نیست
6 ای فقیه، از ما مرنجان دل، اگر می میخوریم جام سر مستان عشق از باده انگور نیست
7 با رقیب ما مگو از صفوت جام شراب کین چنین مرآت روشن لایق آن کور نیست
8 زاهد ما قصه تقلید میگوید بعام گرچه عذر لنگ می آرد، ولی معذور نیست
9 بیت معمورست جان قاسمی، ناصح، بدان بیت معمور تو همچون بیت ما معمور نیست