گهی که یادم آمد صحبت یار از فایز بیتی‌ 209

فایز

فایز

فایز

گهی که یادم آمد صحبت یار

1 گهی که یادم آمد صحبت یار لب و دندان و چشم و زلف و رخسار

2 زمین تر شد ز آب چشم فایز بسوزد عالم از آه شرربار

عکس نوشته
کامنت
comment