-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شرف دولت و دین زبده اصحاب کرم ای بذاتت هنر و فضل تولا کرده
2 ابر کلک گهر افشان تو مانند صدف دهن آز پر از لؤلؤ لالا کرده
3 چشم بد دور ز خط تو که هر نقطه او سطح کافور پر از عنبر سارا کرده
4 دی ز یاران که چو بختند مقیم در تو بتولای تو از غیر تبرا کرده
5 ورقی چند بمن داد عزیزی و برآن رأی عالیت اشاره بسوی ما کرده
6 که ز اشعار خود اینچند ورق بیضا را دارم امید بتو نامه سودا کرده
7 کردم اثبات بفرمان تو ابیات برو ز آنچه زین پیشترک داشتم انشا کرده
8 بجناب تو فرستادم و عقلم میگفت کای تو بسیار از این ساده دلیها کرده
9 مثلت هست چو تاجر که رود از پی سود بسوی بصره و سرمایه ز خرما کرده
10 تو فرشته صفتی ز ابن یمین در گذران کلماتی که بر او دیو وی املا کرده