جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

یاری که همه میل دلش از جهان ملک خاتون غزل 650

غزل 650 ام از 1809 غزلیات

یاری که همه میل دلش سوی وفا بود

1 یاری که همه میل دلش سوی وفا بود برگشت و جفا کرد و ندانم که چرا بود

2 بر حال من دلشده ی زار نبخشود این نیز هم از طالع شوریده ی ما بود

3 از هجر تو هر چند که کردیم شکایت با وصل تو گویی نفس باد صبا بود

4 آن عهد که بستی و دگر بار شکستی حقّا که نه از پیش من از پیش شما بود

5 یک لحظه ز شادی جهان شاد نگشتم تا دامن وصل توأم از دست رها بود

6 من شکر وصال تو نه می گفتم اگرنه آن دولت و شادی که مرا بود که را بود

7 از رشک قبا می شد پیراهن دلها روزی که میان من و دلدار صفا بود

8 مسکین دل من قید سر زلف بتان شد دیوانه به زنجیر کشیدند و سزا بود

9 گویند که سلطان جهان بنده نوازست با ماش ندانم که چرا میل جفا بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر یاری که همه میل دلش سوی وفا بود

شاعر شعر یاری که همه میل دلش سوی وفا بود چه کسی است ؟

شاعر شعر یاری که همه میل دلش سوی وفا بود جهان ملک خاتون می باشد.

شعر یاری که همه میل دلش سوی وفا بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر یاری که همه میل دلش سوی وفا بود چیست ؟

قالب شعر یاری که همه میل دلش سوی وفا بود غزل است

مضمون اصلی شعر یاری که همه میل دلش سوی وفا بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر