چشم دل بگشا که جوش حسن از جویای تبریزی غزل 357

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

چشم دل بگشا که جوش حسن اوست

1 چشم دل بگشا که جوش حسن اوست برگ برگ انجمن آیینه دار حسن اوست

2 یک بغل چاک گریبان را کند گردآوری با دل هر غنچهٔ گل خارخار حسن اوست

3 عار باشد عارضش را گر دهی نسبت بگل چهره گشتن با مه و خورشید کار حسن اوست

4 عالمی از نرگس مستش خراب افتاده است بوالعجب کیفیتی در روزگار حسن اوست

5 می کشان را می به قدر زور خود سازد به خراب خواری عشاق جویا ز اعتبار حسن اوست

عکس نوشته
کامنت
comment